هفته سیزدهم

امروز هفته دوازدهم تموم شد و وارد هفته سیزده شدیم. حالت تهوعم خیلی وقته که تموم شده و دیگه اثری از اون بی حالی ها و خستگی ها نیست. خدا رو شکر همه چیز خوبه و رو روال. اون هقته ازمایش خون دادم و سه شنبه ای هم که میاد اولین سونوگرافیمه.

 نی نی نانازه ما ، شاید توی این سونو معلوم بشه که دخملی یا پسمل. هر چی که باشی فرقی نمی کنه مهم اینه که سالم و سلامت و باهوش و خوشمل باشی. که حتمنم هستی :*

همه چیز خوبه ، و بابایی خیلی به مامانی میرسه. من که اصلا دست به سیاه و سفید نمیزنم ، یعنی بابایی نمی ذاره ، اما خب حالا که حالم بهتر شده میخوام کم کم شروع کنم و کارای خونه رو انجام بدم تا اونجا که میتونم. دلم برا بابایی خیلی میسوزه که هم باید بیرون کار کنه هم تو خونه تازه درسشم هست که خیلی سنگینه این روزها. باید کمکش کنم. خدا سلامتی بده به بابایی ناز مهربون که انقدر فهمیده و عاقله. 

من تنها مشکلم اینه که نباید پنیر فتا بخورم. منم که عاشق پنیر.......... اینه که صبحونه که انقدر عاشقش بودم الان برام اصلا جذابیت نداره و به نظرم خوشمزه نیست صبحونه هامون . من فقط دلم نون و پنیر میخواد که نمیشه . 

اشکالی نداره اینم یه دوره ه ایه که میگذره و بعدا با هم حسابی پنیر میخوریم. به جاش چیزایی که تا حالا خیلی کم میخوردیم رو الان دیگه میخورم ، مثل سس سالاد و سیب زمینی سرخ کرده ! من که وزنم قرار هست زیاد بشه پس حالا اشکالی نداره اینا رو میخورم و کیف میکنم بعدا اساسی وزن کم میکنم .